
YaganChiz
انسان در جستجوی معنا
معرفی کتاب انسان در جستوجوی معنا
انسان در جستجوی معنا، کتابی از ویکتور فرانکل، روانپزشک اتریشی پدیدآورندهی معنا درمانی است. او در کتاب انسان در جستجوی معنا، خاطراتش از زندگی در اردوگاههای کار اجباری آشویتس را نوشته است.
دربارهی کتاب انسان در جستجوی معنا
انسان در جستجوی معنا، کتابی است که بر پایهی تجربیات فاجعهبار ویکتور فرانکل در اردوگاههای کار اجباری آشویتس نوشته شده است. ویکتور فرانکل در این دوران، پدر و مادر، همسر و برادرش را از دست داد. خواهر او تنها کسی بود که از این وضعیت نجات پیدا کرد. با وجود تمام سختیها، رنجی که میکشیدند، گرسنگی، سرما، بیرحمی و خشونتی که در اطرافشان موج میزد، اما او باز هم زندگی را شایسته و ارجمند میدید. در بخش دوم کتاب انسان در جستجوی معنا، او از خاطرات مراجعانش نوشته است. او با تجربیات گستردهای که در زمینهی کار و درمان بر اساس معنادرمانی به دست آورده است، متوجه این موضوع شد که برای هر فرد باید رسالت و وظیفهای وجود داشته باشد که بخواهد عمرش را صرف آن کند.
فرانکل اگزیستانسیالیست بود. او واژه «هستی نژندی» را در مورد اختلال عاطفی ابداع کرد و اختلال عاطفی را حاصل عدم توانایی فرد در یافتن معنا برای زندگی میدانست. بنابراین با توجه به تمام تجربیات زیستهی خودش و تمام آنچه که در مطبش آزموده بود، کتاب انسان در جستجوی معنا را نوشت.
کتاب انسان در جستجوی معنا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به دنبال معنایی برای زندگیتان میگردید، کتاب انسان در جستجوی معنا را بخوانید. اگر دوست دارید که از ناامیدی بیرون بیایید و میخواهید دربارهی معنادرمانی بدانید، کتاب انسان در جستجوی معنا، گزینهی خوبی برای شما است.
دربارهی ویکتور فرانکل
ویکتور فرانکل با نام کامل ویکتور امیل فرانکل در ۲۶ مارس ۱۹۰۵ در وین به دنیا آمد. فرانکل یکی از بازماندگان اردوگاههای کار اجباری آشویتس و داخاو است. او روانپزشک و عصبشناس اتریشی بود که به دلیل یهودی بودن، سالها در اردوگاههای کار اجباری، زندانی بود. فرانکل پدر و مادر، نامزد و برادرش را در اردوگاههای کار اجباری از دست داد و همین به او انگیزهای داد تا معنایی برای زندگی کردن پیدا کند. بعدها، با آزمایش این طرح بر روی مراجعانش، معنادرمانی را طراحی کرد. ویکتور فرانکل مدتی بعد از جنگ جهانی دوم سخنرانی در شهر وین داشت. بعد از مدتی این سخنرانی به یکی دیگر از کتابهای او یعنی انسان در جستجوی معنای غایی، تبدیل شده است.
بخشی از کتاب انسان در جستجوی معنا
جستوجوی انسان برای یافتن معنا، نیرویی بنیادی در زندگی اوست، نه توجیهی ثانویه از تمایلات غریزی او. این معنا از آن جهت خاص و منحصربهفرد است که تنها میتواند به وسیلهٔ او تحقق یابد و آنجاست که معناجویی او ارضا خواهد شد. عدهای از محققین ادعا میکنند که معانی و ارزشها چیزی جز مکانیزمهای دفاعی، واکنش معکوس به مشکلات، و والانگری نیستند. اما من هرگز بهخاطر مکانیزمهای دفاعی زندگی نمیکنم یا بهخاطر واکنشهای معکوس حاضر به مردن نیستم. انسان در هر شرایطی قادر به زندگیکردن و حتی مردن بهخاطر آرمانها و ارزشهایش است.
سالها پیش در فرانسه یک نظرسنجی عمومی برگزار شد. نتایج نشان داد ۸۹ درصد مردم موافق بودند که انسان به دلیلی برای زندگیکردن نیاز دارد. علاوهبر این ۶۱ درصد اذعان داشتند که چیزی یا شخصی در زندگیشان وجود داشته که حاضر بودند حتی برایش بمیرند. من هم همین نظرسنجی را در بیمارستانم در وین و در میان بیماران و کارکنان انجام دادم و نتیجه مشابه همان نتیجهٔ نظرسنجی در فرانسه شد. تفاوت تنها ۲ درصد بود.
یک تحقیق آماری دیگری بهوسیلهٔ جامعهشناسان دانشگاه جان هاپکینگز۲۵ بین ۷۹۴۸ دانشآموز در ۴۸ دانشگاه انجام شد. گزارش ابتدایی تحقیق قسمتی از تحقیقی دوساله است که بهوسیلهٔ سازمان ملی سلامت ذهنی انجام شده است. از آن دانشآموزان پرسیده شد که چه چیزی را در زندگی «خیلی مهم» میدانند. ۱۶ درصد آنها گزینهٔ «درآمد بالا» را انتخاب کرده بودند و ۷۸ درصد هم گفته بودند اولین هدفشان «پیداکردن هدف و معنی در زندگی» است.
البته مواردی هم وجود دارند که تمایل فرد به ارزشها چیزی جز پوششی برای ناسازگاریهای درونی و پنهان او نیست؛ که اگر هم چنین باشد، استثنائی در یک قانون است نه اینکه خودش یک قانون باشد.