کتاب بوی نا ، نوشته ماندانا مودب پور است که در سال 1395 توسطانتشارات نسل نو اندیش در 448 صفحه به چاپ رسیده است. موضوع کتاب رمان ایرانی است. – نميدونم اين همه آدم ميخوان از كجا بيارن؟! خوبه ازدواج فاميليه و اقوام مشترك! – واي! حتماً بابا اينا ميخوان تمام بازاريا رو دعوت كنن! مي دوني مهرداد چي ميشه؟ من اصلاً اينطوري دوست ندارم! «بعد ساكت شد و يه لحظه بعد گفت» – اعصابم خرد شد مهرداد! من اصلاً اينطوري نميخواستم! «مهرداد برگشت نگاهش كرد و تا ديد تو چشماش اشك جمع شده هول شد و ماشين رو زد يه گوشه و ايستاد و گفت» – اِ اِ ا ِا اِ…! داري گريه ميكني؟! واي واي! چه دخترعموي نازك نارنجياي! هوو! هوو! هوو! هنوز هيچي نشده عروس خانم گريهش گرفت! – اذيتم نكن مهرداد! ناراحتم! «مهرداد آروم با دستمال اشكهاي دخترعموش رو پاك كرد و بعد آروم و با مهربوني بهش گفت» – ميخواي به بابام بگم ما يه نامزدي معمولي و ساده ميخوايم و محكم جلوش واستم؟! – نه! درست نيست! خودمم نميدونم چيكار بايد بكنيم! – تو غصه نخور من درستش ميكنم! – چه جوري؟ – به عمه جون كه بگيم اون درستش ميكنه! «نگين يه نگاه به مهرداد كرد و گفت» – يعني ميتونه؟ – آره بابا! نگران نباش! بابام رو حرف عمهجون حرف نميزنه! خيالت راحت باشه! عروس خانم به اين خوشگلي كه نبايد گريه كنه! بايد همهش بخنده! حالا بخند